مجله اینترنتی سرای داستان

یادگیری زبان انگلیسی با استفاده از داستان های دوزبانه انگلیسی - فارسی

مجله اینترنتی سرای داستان

یادگیری زبان انگلیسی با استفاده از داستان های دوزبانه انگلیسی - فارسی

کلید طلایی(دوزبانه)


نوشته  برادران گریم

ترجمه  محمد حیدری 

 


The Golden Key

By The Brothers Grimm

 

In the winter time, when deep snow lay on the ground, a poor boy was forced to go out on a sledge to fetch wood. When he had gathered it together, and packed it, he wished, as he was so frozen with cold, not to go home at once, but to light a fire and warm himself a little. So he scraped away the snow, and as he was thus clearing the ground, he found a tiny, gold key. Hereupon he thought that where the key was, the lock must be also, and dug in the ground and found an iron chest. "If the key does but fit it!" thought he; "no doubt there are precious things in that little box." He searched, but no keyhole was there. At last he discovered one, but so small that it was hardly visible. He tried it, and the key fitted it exactly. Then he turned it once round, and now we must wait until he has quite unlocked it and opened the lid, and then we shall learn what wonderful things were lying in that box



یک روز زمستانی زمانیکه برف زیادی زمین را پوشانده بود، پسری فقیری مجبور بود که با سورتمه بیرون برود و از جنگل هیزم جمع کند. هنگامیکه هیزم ها را جمع آوری کرد و آنها را بست، همانطورکه از سرما داشت یخ می زد، پیش خودش گفت که یکبار هم که شده به خانه نرود و همانجا آتشی روشن کند و خودش را کمی گرم کند.

همانطورکه داشت برف ها را کنار می زد و قصد داشت که به زمین خشک برسد، یک کلید طلایی پیدا کرد. در آن لحظه پیش خودش گفت این کلید از کجا پیدا شد؟ حتما باید قفلی هم همین طرفها باشد و شروع کرد به کندن زمین تا اینکه یک صندوق آهنی پیدا کرد. پسرک فکری کرد : « این کلید باید مال این صندوق باشد! شکی نیست که چیزهای گرانبهایی در این جعبه کوچک وجود دارد. »

او به دنبال سوراخ کلید گشت ولی چیزی آنجا نبود. سرانجام یکی پیدا کرد ولی آنقدر کوچک بود که به سختی دیده می شد. پسر کلید را روی آن امتحان کرد و با نهایت تعجب دید که کلید به سوراخ می خورد. سپس آن را چرخاند و حالا ما باید منتظر باشیم تا او کاملا قفل را باز کند و در صندوق را کنار بزند و سپس خواهیم فهمید که چه چیز شگفت انگیزی درون آن جعبه است.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد